بررسی کارآیی تثبیتکنندههای شیمیایی Talaromyces flavus در کنترل بیولوژیک بیماری پوسیدگی پیتیومی ریشه گوجهفرنگی و خیار گلخانهای
عنوان دوره: بیست و دومین کنگره گیاهپزشکی ایران
نویسندگان
چکیده
تاکنون در ایران، تحقیقات قابل ملاحظهای در زمینهی تولید انبوه جدایههای مختلف Talaromyces flavus و بررسی قابلیت کنترل آنها برای برخی بیماریهای مهم خاکزاد در چندین محصول زراعی شده است. جهت کاربرد این گونه فرآوردههای بیولوژیک در سطح وسیع، نیاز به واگذاری دانش فنی ساخت آنها به شرکتهای تولید کننده میباشد. در این راستا، از مسائل مهم مورد توجه این گونه شرکتها میتوان به موضوع قابلیت بازاریابی و تجاری سازی فرآورده اشاره داشت. مطابق تحقیقات به عمل آمده، افزایش کارآیی و پایداری اینگونه فرآوردهها، از عوامل مهم تأثیر گذار در قابلیت بازاریابی و تجاری سازی محسوب می گردد. نتایج تحقیقاتی نشان داده که کاربرد ترکیباتی حاوی عناصر معدنی شامل منگنز، آهن، روی و فسفر در ساخت کودهای بیولوژیکی موجب افزایش پایداری آنها شده است. همچنین، در تحقیقات پیشین، متابولیتهای مهم مربوط به مکانیسمهای آنتاگونیستی جدایههای T. flavus تعیین شده است. بنابراین، در این تحقیق، جهت افزایش کارآیی بسترهای مورد استفاده در تولید انبوه جدایههای T. flavus به دست آمده از گلخانههای خیار و مزارع گوجهفرنگی، از مؤثرترین تثبیت کنندههای این متابولیتها استفاده شد. بر مبنای تحقیقات پیشین، مؤثرترین بسترها از لحاظ میزان اسپورزایی و پایداری برای جدایههای T. flavus مربوط به خیار گلخانهای و گوجهفرنگی، ترکیب سبوس برنج توأم با خاک پیت معرفی گردیده بود. جهت اجرای این تحقیق، ابتدا نسبت به تهیه بیوفرمولاسیونهای T. flavus دربردارنده پنج تثبیت کننده شیمیایی مختلف اقدام شد. بستر کشت این بیوفرمولاسیونها را سبوس برنج تشکیل داد و ترکیبات تثبیت کنندههای شیمیایی، بر اساس میزان افزودن مکملها به بسترهای کشت (ده میلی لیتر از محلول مکمل به میزان 20 گرم در لیتر برای 250 گرم از هر بستر) افزوده شد. سپس، دو آزمایش گلخانهای به صورت جداگانه برای هر یک گیاهان گوجهفرنگی و خیارگلخانهای با کاربرد خاک آلوده به عامل بیماری پوسیدگی پیتیومی ریشه منظور گردید. هر آزمایش به صورت طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی در هفت تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمارهای هر آزمایش از پنج تثبیتکننده مختلف (آمینوفنل، دیسیکلو-سرین،کربوکسی متیل سلولز، سولفات منیزیم و نیترات سدیم)، شاهد سالم و شاهد آلوده تشکیل شد. ارزیابی نهایی تیمارهای هر آزمایش، بر اساس شاخص بیماری مربوطه انجام گرفت. همچنین، تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن و گروهبندی میانگینها صورت پذیرفت. نتایجگلخانهای برای هر دو محصول گوجهفرنگی و خیار گلخانهای نشان داد که زادمایه T. flavus دربردارنده نیترات سدیم موجب بیشترین میزان کاهش وقوع بیماریهای مورد مطالعه در گوجهفرنگی و خیارگلخانهای گردید. از طرف دیگر، میان دو زادمایه T. flavus دربردارنده کربوکسی متیل سلولز و دی سیکلو سرین، بیوفرمولاسیون T. flavus دربردارنده دیسیکلوسرین در کنترل بیماری خیارگلخانهای و بیوفرمولاسیون T. flavus دربردارنده کربوکسیمتیل سلولز در کنترل بیماری گوجهفرنگی موفقتر عمل نمود.
کلیدواژه ها