تاثیر مراحل مختلف سنی شته جالیز Aphis gossypii Gloverروی شایستگی نتاج زنبور پارازیتوئید Lysiphlebus fabarum Marshall در شرایط آزمایشگاه

عنوان دوره: بیست و دومین کنگره گیاهپزشکی ایران
نویسندگان
عضو هینت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
شته جالیز Hemiptera: Aphididae))Glover Aphis gossypii یکی از آفات مهم و خسارت‌زا در مزارع و گلخانه‌های صیفی و سبزی میباشد. با وجود این، زنبور پارازیتوئید Lysiphlebus fabarum Marshallمی‌تواند به عنوان یک عامل بیوکنترل، علیه این آفت بکار گرفته شود. کاربرد موثر دشمنان طبیعی نیازمند دانستن رابطهی آفت-دشمن طبیعی و پارامترهای موثر بر شایستگی دشمنان طبیعی می-باشد. می‌توان گفت که بررسی شاخص‌های زیستی مرتبط با کارایی دشمنان طبیعی شامل دوره‌ی رشد‌و‌نمو، نرخ ظهور و میزان باروری یکی از راه‌کارهای کنترل کیفی عوامل بیولوژیک قبل از رهاسازی محسوب می‌شود، چرا که عملکرد آنها در مزراع و گلخانهها کاملا به این ویژگی‌های زیستی وابسته است. در این پژوهش برخی از ویژگی‌های زیستی مرتبط با کارایی جمعیت جنسی زنبور پارازیتوئید L. fabarum پرورش یافته روی سنین مختلف پورگی شته جالیز روی خیار، ارزیابی شد. به این منظور به طور جداگانه گروه‌های همسن از چهار سن پورگی شته جالیز تشکیل شد. سپس در 30 تکرار به هر یک از ظروف پتری‌ محتوی 20 شته میزبان همسن، یک زنبور مادهی یک روزه (جفتگیری کرده) وارد شد. پس از 24 ساعت، زنبورها حذف و شته‌های پارازیته شده تا ظهور زنبورهای نتاج پرورش یافتند (در دمای 1 ± 22 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5± 65% و دوره روشنایی به تاریکی 8:16 ساعت). براساس آزمون تجزیه واریانس یک طرفه، در تمام شاخص‌های زیستی مورد بررسی به جز اندازه تخم، اختلاف معنی‌داری بین زنبورهای حاصل از چهار سن پورگی مشاهده شد. طبق نتایج به دست آمده، رشدونمو زنبور در پورههای سن دوم و سوم میزبان باعث تولید نتاج با ویژگی‌های زیستی مطلوب‌تری نسبت به سایر مراحل رشدی شته شد، به طوری که زنبورهای نر و ماده در این مراحل پورگی، دارای بزرگترین اندازه‌ی بدن و کمترین دوره‌ی رشدی پیش از بلوغ بودند. در هر دو جنس، بزرگترین اندازه‌ی ساق پای عقب و عرض کپسول سر در زنبورهای پرورش یافته در پوره‌های سن دوم و سوم مشاهده شد و تفاوت معنیداری با زنبورهای رشد یافته در پوره‌های سن اول و چهارم داشتند. بر اساس نتایج بدست آمده، اگرچه زنبورهای رشد یافته در پوره‌ی سوم بیشترین بار تخم، نرخ ظهور، نسبت جنسی و درصد پارازیتیسم را دارا بودند، اما بین زنبورهای حاصل از پوره سن دوم و سوم در این شاخص‌ها، اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. طبق نتایج حاصله زنبور L. fabarum قادر بود تمام سنین پورگی شته جالیز را با میزان مناسب و قابل قبولی پارازیته کند، نتایجی که این نوید را می‌‌دهد که بتوان از این پارازیتوئید در برنامه‌های کنترل بیولوژیک شته‌ی جالیز استفاده نمود؛ هر چند این نتایج باید با شرایط گلخانه‌ای و مزرعه ای مورد تأیید قرار گیرد.
کلیدواژه ها