تغییر در فعالیت استرازی Aphis gossypii در پاسخ به تغذیه از هشت ژنوتیپ خیار Cucumis
عنوان دوره: بیست و دومین کنگره گیاهپزشکی ایران
نویسندگان
دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
یکی از آفات خسازتزای کدوئیان در دنیا شته جالیز، Aphis gossypii Glover است. تغذیهی این آفت از گیاه و انتقال ویروسهای گیاهی از جمله ویروس موزائیک خیار (CMV) توسط این آفت باعث خسارت به گیاه میشود. در تکامل همراه، گیاهان و حشرات راهکارهایی را برای مقابله با سیستمهای دفاعی یکدیگر کسب نمودهاند. گیاهان در برابر حملهی گیاهخوار مکانیسمهای دفاعی مورفولوژیکی و شیمیایی دارند. در دفاع شیمیایی، آللوکمیکالهای گیاهی تغییرات فیزیولوژیکی در حشرهی گیاهخوار القا میکنند، حشرات نیز برای مقابله با این سیستم دفاعی، راهکارهای مختلفی دارند از جمله تغییر در فعالیت آنزیم-های سمزدا مانند استرازهای کل. شتهی جالیز دامنهی میزبانی وسیعی دارد بنابراین ممکن است میزان استرازهای آن پس از تغذیه از میزبانهای مختلف به دلیل قرار گرفتن در معرض تعداد زیادی از آللوکمیکالها تغییر کند. از این رو در این پژوهش فعالیت استرازهای کل شتهی جالیز در پاسخ به تغذیه از هشت ژنوتیپ خیار اندازهگیری شد. گیاهان و شتهها در شرایط در شرایط گلخانهای در دمای 1 ± 25 درجهی سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 60 درصد و دورهی نوری 16 ساعت روشنایی و هشت ساعت تاریکی نگهداری شدند. برای آمادهسازی حشرات برای تست آنزیمی، آنها از کلنی به هر یک از ژنوتیپها منتقل شدند و سه نسل را روی هر یک سپری کردند. سپس شتههای بالغ همسن جمعآوری شدند. فعالیت استراز کل در این پژوهش با استفاده از سویسترای آلفا-نفتیل اندازهگیری شد. مقدار جذب آلفا-نفتول آزاد شده به صورت پیوسته به مدت 15 دقیقه در طول موج 450 نانومتر و با استفاده از میکروپلیت ریدر خوانده شد. اختلاف معنیداری بین فعالیت آنزیمی شتههای پرورش یافته روی این ژنوتیپها وجود داشت (F7,23 = 67.001, P < 0.05). فعالیت آنزیمی روی ژنوتیپهای هرمزگان، بوشهر، گیلان، خیار چنبر ، گیرتاپ، نگین ، پویا و سپهر به ترتیب 682/22، 937/28، 365/27، 183/31، 939/23، 735/23، 671/8 و 020/8 میکرومول برمیلیگرم پروتئین بر دقیقه بود. طبق نتایج حاصل احتمالاً خیارچنبر آللوکمیکالهای بیشتری در پاسخ به تغذیهی A. gossyipii تولید کرده و ارقام پویا و سپهر، توانایی کمتری در القای آنزیمهای سمزدا به این آفت داشتهاند. این آفت به بسیاری از آفتکشها مانند سموم فسفرهی آلی، کارباماتها و پیروتروئیدها مقاوم شده است. برای غلبه بر این مشکل در مدیریت این آفت میتوان روشهای دیگری مانند استفاده از ارقام مقاوم را تلفیق نمود. در سمزدایی آللوکمیکالهای گیاهی و حشرهکشهای شیمیایی آنزیمهای مشابهی درگیر هستند. بنابراین میزبانهای مقاوم با دارا بودن مقادیر متفاوتی از آللوکمیکالها بر فعالیت آنزیم سمزدای آفت تأثیر میگذارد. استفادهی همزمان از سموم شیمیایی با ژنوتیپهایی که مقادیر زیادی آنزیم سمزدا در آفت القا میکنند، میتواند سرعت بروز مقاومت افت به آفتکشها را افزایش دهد. بنابراین در برنامههای مدیریت تلفیقی باید اثر غیر مستقیم گیاهان مقاوم بر جنبههای فیزیولوژیکی آفت نیز در نظر گرقته شود.
کلیدواژه ها