مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت‌های Bipolaris sorikiniana، عامل پوسیدگی معمولی طوقه و ریشه گندم و جو، در استان‏های البرز و قزوین با استفاده از نشانگر مولکولی URP-PCR

عنوان دوره: بیست و دومین کنگره گیاهپزشکی ایران
نویسندگان
چکیده
مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت‌های Bipolaris sorikiniana، عامل پوسیدگی معمولی طوقه و ریشه گندم و جو، در استان‏های البرز و قزوین با استفاده از نشانگر مولکولی URP-PCR
آرزو جعفری1، محمد جوان نیکخواه1 و رحیم مهرابی2
1- گروه گیاهپزشکی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران. jafari_az83@yahoo.com
2- موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، کرج، ایران


پوسیدگی معمولی طوقه و ریشه که توسط قارچ B. sorokiniana ایجاد می‌شود، یکی از مهم ترین بیماری‌ های گندم و جو می‌باشد. این قارچ قادر است گیاه میزبان را در تمام مراحل رشد آلوده کند و بسته به مرحله رشد گیاه و شرایط محیطی علایم مختلف حتی لکه برگی ایجاد می گردد. در خرداد ماه سال‌های 1392 و 1393، طی بازدید از مزارعی در استان‌های البرز و قزوین، 250 جدایه از جنسBipolaris از برگ و ریشه گیاهان گندم و جو جداسازی شد. شناسایی ریخت شناختی گونه B. sorokinianaروی محیط کشت PDA در شرایط تاریکی و دمای 25 درجه سلسیوس به مدت 14-10 روز انجام شد. تعداد 156 جدایه به منظور انجام تجزیه و تحلیل های مربوط به ژنتیک جمعیت انتخاب شدند. ارزیابی تنوع ژنتیکی با استفاده از چهار آغازگر 38F، 2R، 4Rو 17R و با استفاده از نشانگر مولکولی URP-PCR انجام شد. تجزیه و تحلیل‌ های ژنتیکی با کمک نرم افزارهای PopGene 3.2 و GenALEX version 6.1 انجام شد. شاخص‌های تنوع ژنتیکی شامل تعداد آلل‌ های مشاهده شده در هر جایگاه ژنی، تعداد آلل‌های موثر، شاخص تنوع ژنی (h)، شاخص شانون (I)، فاصله ژنتیکی و یکنواختی ژنتیکی بین جمعیت‌ها، شاخص GST‌ و همچنین میانگین جریان ژنی (Nm) برای چهار جمعیت مورد مطالعه محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل خوشه‌ای داده‌ها با استفاده از نرم افزارNTSYS-PC 2.02 و به روش UPGMA انجام و دندروگرام تنوع ژنتیکی با استفاده از ضریب تشابه Dice رسم شد. طبق دندروگرام‌های رسم شده، جدایه‏ ها ی قارچ بر اساس مناطق جغرافیایی، میزبان و سال‌ نمونه‌برداری از یکدیگر تفکیک نمی‌شوند . نتایج تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) نشان می‌دهد که تنوع درون جمعیت‌ها، 91% از سهم کل تنوع ژنتیکی جمعیت‌ها را شامل می‌شود. درحالی‌که تنها 9% از تنوع ژنتیکی بین جمعیت‌های مختلف وجود دارد. مقدار جریان ژنی بین دو جمعیت استان البرز و قزوین 2188/5 محاسبه گردید . نتایج انگشت نگاری DNA با استفاده از نشانگر مولکولی URP-PCR و تجزیه و تحلیل ژنتیک جمعیت‌ها نشان می‌دهد، تنوع ژنتیکی زیاد در درون جمعیت‌ها و تنوع ژنتیکی کم در بین جمعیت‌ها وجود دارد و دو جمعیت استان البرز و قزوین از هم متمایز نیستند.
کلیدواژه ها