سازوکار مقاومت به دلتامترین در جمعیتهای گلخانهای شبپره مینوز برگ گوجهفرنگی Tuta absoluta (Meyrick)
عنوان دوره: بیست و دومین کنگره گیاهپزشکی ایران
نویسندگان
چکیده
گسترش مقاومت به حشرهکشها به عنوان یک پدیده تکاملی ژنتیکی از نقطه نظر حفظ کارایی این عوامل شیمیایی از اهمیت ویژهای برخوردار است. پایش جمعیتهایی که تحت فشار ترکیبات حشرهکش قرار دارند، نقش مهمی در معرفی راهکارهای کنترل آفات و نیز مدیریت مقاومت به حشرهکشها بر عهده دارد. مینوز برگ گوجهفرنگی Tuta absoluta (Meyrick) (Lepidoptera: Gelechiidae) یک تهدید جدی برای تولید گوجهفرنگی در شرایط مزرعه و گلخانه محسوب میشود. در مناطق آلوده و در نبود هیچ روش کنترلی، خسارت این آفت میتواند 100- 80 درصد محصول را شامل شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی حساسیت سه جمعیت گلخانهای مینوز برگ گوجهفرنگی به حشرهکش دلتامترین و تعیین سازوکار مقاومت با استفاده از سینرژیستها انجام شده است. مراحل مختلف T. absoluta از گلخانههای تحت کشت گوجهفرنگی در استان همدان جمع آوری شده و تحت شرایط دمایی C °1± 25، رطوبت نسبی 70 - 60 درصد و دوره روشنایی- تاریکی
8 : 16 ساعت پرورش یافتند. پس از غربالگریهای اولیه در نهایت سه جمعیت با حداقل تلفات در تیمار با دلتامترین، جهت بررسیهای بعدی انتخاب شدند. زیست سنجی به روش غوطهوری برگ در محلول سمی و روی لاروهای سن دوم 48-24 ساعته انجام شد. هر تیمار شامل 5 غلظت و یک تیمار شاهد با حداقل 5 تکرار و تعداد 25 – 20 عدد لارو در هر تکرار بود. تلفات لاروی پس از گذشت 24 ساعت ثبت شد. لاروهایی که در صورت تحریک با سوزن قادر به حرکت پاها نبودند، مرده محسوب میشدند. برای آنالیز دادهها از نرم افزار SPSS استفاده شد و در صورت تلفات کمتر از 10 درصد در تیمار شاهد، میزان تلفات با استفاده از فرمول ابوت اصلاح شد. در صورت عدم همپوشانی فواصل اطمینان 95% غلظت کشنده 50%، تفاوت بین مقادیر LC50 معنیدار در نظر گرفته شد. نرخ مقاومت محاسبه شده بین 6 تا 20 برابر در مقایسه با سویه حساس متغیر بود. در آزمونهای سینرژیسمی، از PBO، DEF و DEM جهت بررسی احتمال دخالت سیستمهای آنزیمی در ایجاد مقاومت استفاده شد. به منظور تعیین حداکثر غلظتی که لاروها قادر به تحمل آن بودند، در هر آزمون تعداد 30 عدد لارو با غلظتهای مشخصی از هر سینرژیسم (تهیه سری غلظتها از غلظت پایه mM 200) به مدت 24ساعت تیمار شدند. بالاترین غلظت از هر سینرژیست که در چمعیت حساس هیچ گونه تلفاتی را همراه نداشت، برای سینرژیستهای PBO، DEF و DEM به ترتیب عبارت بودند از 25، 10 و 15 میلیمولار. بر خلاف DEM و DEF، PBO، مهار کننده منواکسیژنازهای وابسته به سیتوکروم پی 450، به طور معنیداری سمیت دلتامترین را در هر سه جمعیت گلخانهای افزایش داد (با بالاترین نرخ سینرژیسم 6/4). به نظر میرسد که در شرایط موجود، استفاده صرف از ترکیبات پایرتروییدی جهت کنترل مینوز برگ گوجهفرنگی از جهت گسترش مقاومت به صلاح نباشد.
8 : 16 ساعت پرورش یافتند. پس از غربالگریهای اولیه در نهایت سه جمعیت با حداقل تلفات در تیمار با دلتامترین، جهت بررسیهای بعدی انتخاب شدند. زیست سنجی به روش غوطهوری برگ در محلول سمی و روی لاروهای سن دوم 48-24 ساعته انجام شد. هر تیمار شامل 5 غلظت و یک تیمار شاهد با حداقل 5 تکرار و تعداد 25 – 20 عدد لارو در هر تکرار بود. تلفات لاروی پس از گذشت 24 ساعت ثبت شد. لاروهایی که در صورت تحریک با سوزن قادر به حرکت پاها نبودند، مرده محسوب میشدند. برای آنالیز دادهها از نرم افزار SPSS استفاده شد و در صورت تلفات کمتر از 10 درصد در تیمار شاهد، میزان تلفات با استفاده از فرمول ابوت اصلاح شد. در صورت عدم همپوشانی فواصل اطمینان 95% غلظت کشنده 50%، تفاوت بین مقادیر LC50 معنیدار در نظر گرفته شد. نرخ مقاومت محاسبه شده بین 6 تا 20 برابر در مقایسه با سویه حساس متغیر بود. در آزمونهای سینرژیسمی، از PBO، DEF و DEM جهت بررسی احتمال دخالت سیستمهای آنزیمی در ایجاد مقاومت استفاده شد. به منظور تعیین حداکثر غلظتی که لاروها قادر به تحمل آن بودند، در هر آزمون تعداد 30 عدد لارو با غلظتهای مشخصی از هر سینرژیسم (تهیه سری غلظتها از غلظت پایه mM 200) به مدت 24ساعت تیمار شدند. بالاترین غلظت از هر سینرژیست که در چمعیت حساس هیچ گونه تلفاتی را همراه نداشت، برای سینرژیستهای PBO، DEF و DEM به ترتیب عبارت بودند از 25، 10 و 15 میلیمولار. بر خلاف DEM و DEF، PBO، مهار کننده منواکسیژنازهای وابسته به سیتوکروم پی 450، به طور معنیداری سمیت دلتامترین را در هر سه جمعیت گلخانهای افزایش داد (با بالاترین نرخ سینرژیسم 6/4). به نظر میرسد که در شرایط موجود، استفاده صرف از ترکیبات پایرتروییدی جهت کنترل مینوز برگ گوجهفرنگی از جهت گسترش مقاومت به صلاح نباشد.
کلیدواژه ها